وعده ما ۱۲ اسفند پای صندوقهای رای
با حمایت از مرتضی غرقی
مهندس مرتضی غرقی (خبرنگار) فریاد مظلومان در مجلس نهم
30 سال تجربه در عرصه بین المللی
آشنا به 2 زبان انگلیسی و آلمانی
جانباز و برادر شهید
با کوله باری از تجربه و علم در خدمت مردم و کشور خواهد بود
منتظر حضور شما در پای صندوقهای رای هستیم
حامیان مرتضی غرقی
در اولین روزهای تبلیغات نامزدهای مجلس شورای اسلامی در تهران ناگهان عکس خودم را روی زمین دیدم . افراد در پیاده رو بدون توجه به این که بدانند در زیر پایشان چه می گذرد آن را لگد مال می کردند و به امد و رفت روزمره خودشان مشغول بودند
در اولین روزهای تبلیغات نامزدهای مجلس شورای اسلامی در تهران ناگهان عکس خودم را روی زمین دیدم . افراد در پیاده رو بدون توجه به این که بدانند در زیر پایشان چه می گذرد آن را لگد مال می کردند و به امد و رفت روزمره خودشان مشغول بودند . کسی نبود به انها بگوید بابا رحم کنید این عکسها و پوسترهای تبلیغاتی هر کدام ده تا پانزده تومان اب خورده اینقدر بی وفائی نکنید . دیدن این صحنه سخت بود اما راهی جز سکوت نداشتم و برای ابرو داری من هم بر روی انها لگد گذاشتم و به مسیرم ادامه دادم ..در مسیرم به سوی منزل پیش خودم فکر می کردم چرا از الان مردم با من اینگونه رفتار می کنند .بیشترفکر کردم .سر انجام به این نتیجه رسیدم که این رفتار
تبلور عملکرد برخی از نمایندگان گذ شته مجلس با مردم بوده و اکنون من و دیگر نامزدهای تازه کار باید چوب آن را بخوریم و در اولین ساعات تبلیغات اینگونه لگد مال شویم. البته دیدن این صحنه درس خوبی برایم بود و مرا به خود اورد و با خودم فکر کردم ملت از همین حالا با لگد مال کردن عکس من اخطار دادندکه هواس ات جمع باشد تو چیزی نیستی جز یک خدمتگزاروهر وقت هم که مردم اراده کنند تورا ینگونه لگد مال می کنند .پس وقتی پایت به صحن مجلس باز شد نباید این خاطره را فرا موش کنی و به رای مردم خیانت کنی و بجای انجام وظیفه وخدمت به مردم به دنبال موافقت اصولی و وامهای کلان برای خود و دوستانت باشی .بار دیگر از خدای متعال در خواست کردم خدایا مرا به حال خودم رها مکن چون اگر اینگونه شود کانونهای قدرت و ثروت مرا جذب و هضم خواهند کرد .
مرتضی غرقی
پایگاه شخصی مرتضی غرقی
باز سازی بایستی از مجلس اغاز شود .
بدون شک عامل بوجود امدن چنین شرایطی در کشور به نحوه عملکرد و مد یریت بخشی از سه قوه باز می گردد که بایستی مورد بازبینی قرار گرفته و اصلاح گردد
کشورطی سه دهه گذشته علی رغم جنگ / تحریم ها و فشار های سیاسی بین المللی و تهدید ها ی امریکا پیشرفت های قابل توجهی در زیر ساخت های اقتصادی/ علمی وقدرت نظامی داشته است اما باید اذعان کرد که در برخی از شاخص ها جامعه دچار اسیب های جدی گردیده که این مسئله بروضعیت اقتصادی و تعاملات سیاسی و اجتماعی مردم با یکدیگر و مردم با دولت تاثیر ات نامطلوبی بر جای گذاشته است . بدون شک عامل بوجود امدن چنین شرایطی در کشور به نحوه عملکرد و مد یریت بخشی از سه قوه باز می گردد که بایستی مورد بازبینی قرار گرفته و اصلاح گردد . یکی از کانونهای تایر گذار در این زمینه مجلس است که بایستی باز سازی شود . امام ره با درک سیاسی بالا و جهان بینی که نسبت به حکومت اسلامی داشتند برای مجلس جایگاه ویژه ائی قائل بودند که البته نه در ایران بلکه در مناسبات سیاسی کشور های پیشرفته جهان نیز این رویه مرسوم است ومردم و فعالان سیاسی و دولتمردان ان کشور ها نیز به این واقعیت و باور رسیده اند که مجلس باید جایگاه واقعی و قانونی خود را داشته باشد تا کشور مسیر منطقی خود را طی کند . از این رو یکی از راههای رسیدن به این هدف تعریف مجدد از وظائف مجلس و چگونگی نظارت قانونمند ان بر دیگر نهادهای اجرائی است. از سوی دیگر احزاب و تشکل های سیاسی در مجلس اگر چه کار کرد های مثبتی دارند اما گیر و بند های حزبی نمایندگان مانع از ان شده است تا انان در مسیر خواسته های مردم و رهبری حرکت کنند . بنابر این یکی از نقاط اسیب پذیر مجلس تشکلهای جناحی است که گاهی منافع خود را بر منافع ملت و رهنمود های رهبری ترجیح میدهند که بایستی این مشکل با مکانیزم منطقی رفع گردد . نکته دوم نبود قانونی جامع و تاثیر گذار برای کنترل و ارزیابی عملکرد قانونگذاران و ممانعت از ورود انان به حوزه های رانت خواری است که خوشبختانه این موضوع در مجلس شورای اسلامی عمومیت ندارد و تنها تعدادی انگشت شمار از نمایندگان در این حوزه ها الوده دنیا طلبی شده اند .
اما چه کسی میتواند مجلس را اصلاح کند …… باید اذعان کرد که در هر حالتی این مردم هستند که نمایندگان خود را انتخاب می کنند وترکیب مجلس را تعیین می کنند . هنوز فرصت زیادی برای مردم وجود دارد تا انتخاب اصلح داشته باشند. هموطنان عزیزی که از روی دلسوزی انتقاد های صریحی از عملکرد مجلس و دیگر قوای کشور دارند بایستی در جهت ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات فعال شوند . چون بی تفاوتی و کناره گیری انان از انتخابات فرصت دیگری را برای سود جویان ایجاد خواهد کرد و کشور را به زوال خواهد برد . بنابر این قطعا مردم با رای خود به نمایندگان شاخص می توانند صلاحیت مجلس را ارتقائ دهند و این نهاد مردمی را در راستای اهداف مردم و رهبری هدایت کنند . یقینا مردم ما این درک سیاسی را دارند که مسامحه در مشارکتهای سیاسی و کنار رفتن از صحنه به سود هیچ کس نخواهد بود و مجلسی که با رای بالاتر در صحنه سیاسی کشور حاضر شود قطعا در داخل و جامعه بین المللی حرف برای گفتن خواهد داشت و با مشروعیت سیاسی که از رای شما کسب خواهد انشاءالله حافظ منافع مردم خواهد بود . این نکته را نیز به خاطر بسپاریم که دشمن طی سی سال گذشته با تبلیغات وشگرد های سیاسی تلاش کرده است تا میزان مشارکت سیاسی مردم در انتخابات را کاهش دهد که این ارزوی شوم برای انان دست نیافتنی خواهد بود ..
مرتضی غرقی
پایگاه شخصی مرتضی غرقی
پایگاه شخصی مرتضی غرقی
اسامی ۳۰ نفر قطعی جبهه حامیان ولایت در تهران اعلام شد
۱-علی مطهری
۲-حجت الاسلام محمدحسن ابوترابی فرد
۳-عباسعلی اختری
۴-فهیمه خان محمدزاده
۵-علی اصغر خانی
۶-محمدرضا باهنر
۷-حمداله قهرمانی فرد
۸-سیدحسین هاشمی
۹-حسن زمانی
۱۰-حمید اسکندری
۱۱-حجت الاسلام علی عسگری
۱۲-مرتضی غرقی
۱۳-حسین شیخ الاسلام
۱۴-حسین مظفر
۱۵-حمید فرمانی
۱۶-محمدنبی رودکی
۱۷-حجت الاسلام محسن کازرونی
۱۸-بهنام ملکی
۱۹-سیدکمال سجادی
۲۰-احمد نیکفر
۲۱-محمد کوثری
۲۲-علی عباسپور تهرانی فرد
۲۳- احمد توکلی
۲۴- مهرداد بذرپاش
۲۵- سیدحیدر سجادی
۲۶ – حمیدرضا کاتوزیان
۲۷- رضا حسینی قطب آبادی
۲۸- لاله افتخاری
۲۹- ناصر داوودی راد
۳۰- علی فرضی پور صائین
انتخابات ریاست جمهوری ایران در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۴ یعنی شش ماه بعد از ورود من به نیویورک شور و حال عجیبی در میان ایرانیان مقیم آمریکا ایجاد کرده بود. کارکنان نهادهای ایرانی و ایرانیان مقیم، تمایلات فکری خود را در قبال دو جناح سیاسی بروز میدادند. ردههای پایین در نمایندگی که معمولاً کارشناسان و بخشهای اداری هستند، بیشتر سنگ احمدی نژاد را به سینه میزدند. اما در ردههای بالاتر همگی تمایل داشتند هاشمی رفسنجانی برنده این رقابت سیاسی شود. ایرانیان عادی مقیم آمریکا هم بیشتر از احمدی نژاد طرفداری میکردند. تحولات داخلی ایران به درون نمایندگی هم سرایت کرده بود و کارشناسان به جای پیگیری مسائل سازمان ملل به طور مداوم به این سایت و آن سایت سرکشی میکردند تا ببینند که کدام یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از بقیه جلوتر است. من هم علاوه بر پیگیری خبرهای سازمان ملل و آمریکا، تحولات سیاسی در تهران را دنبال میکردم. در شهرهای بزرگ آمریکا به کمک ایرانیان مقیم، حوزههای اخذ رأی ایجاد شده بود. استقبال مردمی از حوزههای اخذ رای چشمگیر بود. ساعت سه بعد از ظهر به وقت محلی نیویورک هنوز کار رأیگیری در آمریکا به پایان نرسیده بود و دوستان نمایندگی با دلهره نتیجه انتخابات در تهران را پیگیری میکردند. ساعت تقریباً شش بعدازظهر به وقت محلی – دو و نیم بامداد به وقت تهران – به آقای رنجبران که نمایندگی ستاد خبری صداوسیما را در وزارت کشور برعهده داشت، تلفن کردم و گفتم از اوضاع چه خبر؟ او گفت: تا این لحظه احمدی نژاد جلوتر است. خوب از همین جا میشد فهمید که نتیجه شمارش آراء چه خواهد بود. فوراً به دوستان نمایندگی زنگ زدم و گفتم که احمدی نژاد انتخابات را برد. همه شوکه شده بودند و درحقیقت این تیر خلاص به آنان بود و جالب اینکه یکی از دوستان در آنجا بعد از تلفن من گفته بود که غرقی اشتباه میکند نتیجه نهایی غیر از این خواهد بود و فردا نتیجه نهایی مشخص میشود. اینکه این حرف بر اساس چه معیاری گفته شده بود، خود موضوعی قابل توجه بود . سرانجام شمارش آراء در نیویورک به پایان رسید. در مجموع شمارش آرای حوزههای رأیگیری به نفع احمدی نژاد بود. البته این را بگویم که تعداد آرای انتخاباتی ایرانیان در خارج از کشور در روند انتخابات زیاد تاثیرگذار نیست. چون همواره اقلیت کوچکی از ایرانیان مقیم کشورهای غربی در انتخابات شرکت میکنند و بیشتر آنها تمایلی به حضور در صحنههای سیاسی ندارند، یا مخالف نظام هستند یا بیاعتنا به مسائل سیاسی. به هر حال با انتخاب آقای احمدینژاد به ریاستجمهوری روند تحولات سیاسی، چه در ایران و چه در عرصه بینالمللی دچار تغییرات جدی شد. این انتخابات به ویژه در مناسبات ایران با اروپا و پرونده هستهای کشورمان بیشترین تاثیر را گذاشت. جالب اینکه بعد از روی کار آمدن آقای احمدینژاد مخالفان او با اینکه در دولت جدید کار میکردند، از وی بدگویی میکردند و او را قبول نداشتند. حدود دو سه ماهی از روی کار آمدن احمدی نژاد میگذشت، روزی در مسجد امام علی (ع) نیویورک جمع کوچکی از آقایان مشغول گفتگو بودند و سیل انتقادات را به سوی احمدی نژاد روانه کرده بودند. به آنان گفتم کارکنان وزارت خارجه در خارج از کشور، که نباید منتقد دولت خودشان باشند. البته با این حرف من، آنان به بحث خود پایان دادند و از من دلخور شدند و بعدها هر یک از آنان ضربه خود را در جای دیگری به من زدند. واقعیت امر این بود که من هم در برخی از موارد منتقد دولت بودم، اما هرگز در آمریکا آن هم در مکانی عمومی آن را بیان نمیکردم. چون آمریکاییها از طریق این اظهارات و موضعگیریها میزان محبوبیت و کارائی دولت ایران را ارزیابی میکنند و توطئههای خود را با اطلاع و آگاهی بیشتر ضد ملت ایران به کار میبندند که در نتیجه همه با هم ضرر میکنیم.
پایگاه مرتضی غرقی
نامه را به بنیاد کارتر (کارتر سنتر) ارسال کردم. هدفم از مصاحبه آن بود که نکات تاریخی مناقشه ایران و آمریکا را از دیدگاه کارتر به اطلاع مردم ایران برس
بیستم خرداد ۸۴ طبق روال معمول گزارشی از اوضاع پرونده هستهای ایران تهیه کردم و برای مرحوم هنردوست ارسال کردم تا او نیز از روند پرونده هستهای ایران در شورای امنیت آگاه شود. البته از این گونه تحلیلها برای واحد مرکزی خبر هم به طور مداوم ارسال میکردم که تنها هدفم اطلاع رسانی به مدیران خبر بود. مرحوم هنردوست برای کشور بسیار دلسوز بود و با حساسیت زیاد مسائل هستهای ایران را در شورای امنیت پیگیری میکرد. از این رو احساس کردم شاید این تحلیل بتواند برای برنامهریزی تبلیغاتی او در رسانه مفید باشد.
متن نامه به شرح زیر است .
جناب آقای هنردوست
قائم مقام محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی
با سلام
احتراماً پیرو تحولات سیاسی در مورد پرونده هستهای ایران و تلاش آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین رژیم صهیونیستی برای فشار بیشتر به ایران، پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت منتقل شد و این امر خشم ایران را برانگیخته و موجب تنش در پرونده هستهای ایران شده است. از این رو دبیرکل سازمان ملل برای معتدلکردن جو، حرکتهایی را آغاز کرده است که یکی از این اقدامات مذاکرات تلفنی کوفی عنان، دبیرکل سازمان ملل با آقای لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. پنجشنبه گذشته پنج عضو دائم شورای امنیت جلسهای را با حضور دبیرکل سازمان ملل برگزار کرده بودند که شنیده شد در این نشست دبیرکل سازمان ملل طرفین را به خویشتنداری دعوت کرده است. اما سفیر انگلیس و آمریکا مقاومت کرده و خواستار فشار بیشتر بر ایران شده بودند. در این نشست همچنین سفیر انگلیس گزارشی از اجلاس برلین در مورد برنامه هستهای ایران به دبیر کل داده بود. براساس خبرها رایس، وزیر خارجه آمریکا هفته گذشته ده بار با وزرای خارجه اتحادیه اروپا و روسیه و چین تلفنی گفتگو کرده است تا بتواند نظر مساعد آنان را برای تصویب قطعنامه جلب کند. سفر هفته آینده نیکلاس برنز، معاون سیاسی وزیر خارجه آمریکا به هند نیز به این منظور ارزیابی شده است که هند را از همکاری اقتصادی با ایران منصرف کند. وی دوشنبه آینده در مذاکرات لندن حضور خواهد داشت. لابی صهیونیستها در هیئت حاکمه آمریکا و نومحافظهکاران این کشور تلاش میکنند تا پرونده ایران هر چه سریعتر در شورای امنیت مطرح شود. زیرا بوش قصد دارد در سخنرانی سالانه خود از این اقدام به عنوان پیروزی در جنگ با تروریسم بهرهبرداری سیاسی کند و بر مشکلات خود در عراق سرپوش بگذارد. البته از اول فوریه، آمریکا رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل خواهد شد. در این حال یکی از اعضای بلندپایه نمایندگی روسیه در سازمان ملل به یکی از اعضای نمایندگی ایران در این سازمان گفته بود که اگرچه تهران با طرح مسکو در مورد مکان غنیسازی (در خاک روسیه) مخالفت کرد، اما بجاست که دست کم از میانجیگری دبیرکل حمایت جدی کند تا بتوان به بحران هستهای ایران خاتمه داد. البته این پیشنهاد بخشی از بازی دوگانه روسها در مورد برنامه هستهای ایران بود.
در این حال در مقالات و سخنرانی مقامات آمریکایی و اروپایی درباره ایران، هفته گذشته تغییر جهتهایی رخ داده است که در ذیل این گزارش به آنها اشاره میشود:
۱- در این هفته در مقالات و سخنرانیهای مقامات آمریکایی کمتر از حمله نظامی سخن به میان میآید. البته هنوز طرح حمله نظامی مقطعی به تاسیسات اتمی ایران و سایتهای نظامی منتفی نیست.
۲- با وجود تهدیدات مقامات اروپا و آمریکا و لحن منفی مقالات منتشر شده سخن از ادامه گفتگو به قوت خود باقی است. در سه روز گذشته که طرح پیشنویس قطعنامه ضد ایرانی بر اساس بند هفتم منشور عرضه شده، شورای امنیت سازمان ملل روزی یکبار تشکیل جلسه داده است تا با فشار آمریکا، انگلیس و فرانسه قطعنامه ضد ایرانی را به تصویب برساند.
۳- مقامات آمریکایی در تبلیغات خود وانمود میکنند که فشارها ضد دولت ایران است، نه ملت ایران و از این طریق میخواهند دولت را در فشار قرار دهند و میان گروههای سیاسی در ایران تفرقه بیندازند.
۴- فشارها بر ایران در مجامع بینالمللی به ویژه در سازمان ملل افزایش یافته است.
۵- بوش در مصاحبه مطبوعاتی مشترک خود با مرکل، صدر اعظم آلمان گفت: ما نمیتوانیم قبول کنیم که ایران خواستار حذف اسرائیل از نقشه جهان باشد و ایران در مورد برنامه هستهای خود دروغ گفته و اکنون نیز دروغ میگوید. مرکل نیز گفت ما نمیتوانیم روی برج عاج بنشینیم و ایران هر کاری خواست انجام دهد. ما مسئولیت داریم از جامعه بینالمللی محافظت کنیم و ایران باید بداند در حدی نیست که بتواند برای جامعه بینالمللی مشکلتراشی کند.
۶- آمریکاییها با وجود قول مساعد لاوروف به رایس برای همکاری هنوز به این کشور اطمینان کامل ندارند و نگران آن هستند که روسها با طرح پرونده ایران در شورای امنیت مخالفت کنند.
۷- اگر آمریکا بتواند خطر هستهای ایران را واقعی جلوه دهد، ممکن است اروپا را نیز به حمله نظامی مقطعی به ایران ترغیب کند. در بسیاری از مقالات چاپ شده در روزنامهها اینگونه القاء میشود که هستهای شدن ایران در آینده هزینه برخورد غرب را با ایران افزایش خواهد داد و حمله نظامی به ایران اکنون کم هزینهتر است.
۸- اگرچه برای طرح پرونده ایران در شورای امنیت رای لازم وجود دارد، اما تهدیدات ایران اروپا را نگران کرده است.
۹- اخبار هستهای ایران در هفتههای اخیر جزو خبرهای اول رسانههای آمریکا بوده است.
با تشکر
غرقی
هفته پیش نامهای به دفتر کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا ارسال کردم و از وی خواستم که با تلویزیون ایران مصاحبه کند. در نامه ارسالی به کارتر نوشتم: بخشی از تاریخ روابط ایران و آمریکا مربوط به دوران ریاست جمهوری شما است و شما از مسائل پشت پرده سیاسی آگاهی زیادی دارید. اگر ممکن است فرصتی را در اختیار من قرار دهید تا بتوانم دیدگاههای شما را به اطلاع مردم کشورم برسانم. این نامه را به بنیاد کارتر (کارتر سنتر) ارسال کردم. هدفم از مصاحبه آن بود که نکات تاریخی مناقشه ایران و آمریکا را از دیدگاه کارتر به اطلاع مردم ایران برسانم. روابط ایران و آمریکا پس از اشغال سفارت این کشور در تهران وارد مرحله جدیدی شده بود. به عنوان خبرنگار سؤالات زیادی از او داشتم فردی که آن زمان سکان سیاست خارجی و داخلی کاخ سفید در قبال ایران را در دست داشت. اگرچه کارتر رئیس جمهور آمریکا و برژینسکی، مشاور امنیت ملی وقت آمریکا کتابهایی را در این زمینه منتشر کردهاند اما هنوز حرفهای نگفته و نشنیدهای وجود دارد که باید شنیده شود. متاسفانه چندی بعد بنیاد کارتر بدون علت با انجام این مصاحبه مخالفت کرد و با وجود پیگیریهای مکرر، یک سال بعد پاسخ منفی خود را با نامه برایم ارسال کرد. در این نامه آمده بود به علت گرفتاریهای کاری، آقای کارتر وقت مصاحبه با تلویزیون ایران را ندارد. این نخستین و آخرین باری نبود که مقامات آمریکایی درخواست مصاحبه با تلویزیون ایران را رد میکردند. گویی یک اتحاد نانوشتهای علیه رسانه ملی ایران در میان مقامات آمریکایی شکل گرفته بود، به نحوی که همه مقامات دولتی مشغول به کار و بازنشسته همواره به نامههای درخواستی برای مصاحبه پاسخ رد میدادند. پاسخ دفتر کارتر هم اینگونه بود.
Morteza Ghoroghi
IRIB
60 E. 42nd #3020
NY,NY ۱۰۱۶۵
Dear Morteza,
Thank you for your request to interview President Carter for IRIB UN. While he appreciates the opportunity, President Carter’s extensive work and travel for The Carter Center’s many international activities is such that it makes it impossible to add any further commitments to his schedule. He has asked that I extend his best wishes.
Sincerely,
Deanna L. Congileo
Director, Public Information
Press Secretary, Jimmy and Rosalynn Carter
پایگاه مرتضی غرقی
شب گذشته بر نامه ائی را در تلویزیون مشاهده کردم که برایم غیر قابل تصور بود. نقض مقررات و قوانین انتخاباتی در رسانه ملی از جانب نامزد هائی که قرار است بعدا برای کشور قانون وضع کنند . این نوع بر نامه های انتخاباتی تلویزیونی طی چند روز گذشته نیز در دیگر کانالهای رسانه ملی تکرار شده است . قرار است این مدل بر نامه های تبلیغاتی تا روز انتخابات در بخشهای مختلف تلویزیونی تنها برای جناح های سیاسی ادامه داشته باشد ..که این اقدام طبق ماده پنجاه ونه فصل ششم قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی نقض اشکار قوانین انتخاباتی کشور است .بنا بر این بنده با نهایت ادب و احترام نسبت به شورای نگهبان این سوال را دارم که اولا مگر هر گونه تبلیغات پنهان و اشکار قبل از موعد مقرر خلاف مقررات انتخاباتی نیست .ثانیا مگر استفاده از اموال و رسانه های دولتی برای تبلیغات انتخاباتی ممنوع نشده است و ثالثا مگر نامزد ها اعم از مستقل ها و جناح ها نباید از حقوقی بر ابر در تبلیغات انتخاباتی بر خوردار باشند پس چه شخص یا تشکلی این روند بی قانونی راهم اکنون هدایت می کند و اجازه میدهد تا این نامزدها و نمایندگان به طور گزینشی از این فرصت ها استفاده کنند . ایا این رفتار ابتدای بی قانونی و نقض قانون انتخابات کشور نیست .عمدتا برخی از افراد که در لیست های مشهور قرار دارند بدلیل پست ها و مناصب ازرانت های ویزه ائی هم در کشور بر خوردار هستند که کار تبلیغات و ورود انان را به مجلس سهل تر خواهد کرد و بنظر می رسد این اقدام نیز در راستای ان رانت های ویژه است.و این در حالی است که نامزد های مستقلی مثل بنده بایستی در این ترافیک سر سام اور از شرق تهران به غرب تهران بروم و ساعت ها وقت خود را در ترافیک تلف کنم تا شاید فرصتی در یکی از اماکن عمومی برایم مهیا گردد تا با مردم سخن بگویم .و در سخنرانی های خود باید به گونه ائی رفتار کنم که مقررا ت شورای نگبهان نقض نشود که البته این بخشی از وظایف من بعنوان نامزد انتخاباتی است .اما ظاهرا برخی نامزدهای گزینش شده و رسانه ملی به این مقررات اعتنائی ندارند .و این در حیطه مسئولیت نهاد های ناظر و اجرائی بر انتخابات است که بایستی اجرای قوانین را مد نظر قرار دهند . بنابر این اگر انتخاباتی سالم می خواهیم باید از ابتدا گامهای سالم و قانونمند بر داریم و نمایندگان اتی هم باید از ابتدا به قوانین احترام بگذارند تا مردم مجلس را باور کنند. در پایان با نهایت احترام و ادب به شورای محترم نگهبان و وزارت کشور در خواست دارم تا با دخالت در این امر مانع از دلسردی نامزدهای مستقل در رقابت های انتخاباتی شوند یا حداقل حقوقی برابر برای نامزد های مستقل در استفاده از تریبون رسانه ملی مهیا نمایند .
مرتضی غرقی نامزد مستقل نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی
پیش خودم فکر کردم که اینجا هم که داره می شه امریکا هر کس که پول و قدرت داره می تونه به مجلس بره پس سهم نمایندگان مستقل چی می شه ……….
این روز ها بازار انتخابات داغ است اما داغتر از ان بازار افرادی است که دور و بر نامزدها می پلکند . روزهای اولی که ثبت نام کرده بودم نگران بودم که چگونه و با چه نیروی انسانی تبلیغات را اغاز کنم . هنوزچند روزی طول نکشیده بود که سرو کله چند نفر پیدا شد و ضمن ابراز خرسندی از حضور بنده در انتخابات گفتند به من کمک خواهند کرد . پیش خودم گفتم خدا را شکر این اراجیفی که شنیده می شود که می گویند مردم اخلاقشان عوض شده و همه دنبال پول هستند تنها یک شایعه بوده است . افرادی به این خوبی در کجای عالم وجود دارد که این چنین دلسوزانه قصد کمک دارند .در این رویا بودم که یک هفته ائی از ثبت نام گذشت وهر روز هم به تعداد این افراد و تشکلهای کمک کننده افزوده می شد و هر یک از انها ادعا می کرد که فلان نماینده را من به مجلس فرستادم . اصلا تنها من رگ خواب تهرانی ها را می دانم و من می توانم برای شما رای جمع کنم . و اگر می خواهی به مجلس بروی حتما باید کار را به من بسپاری و……هنوز متوجه اوضاع نشده بودم و همچنان در رویای سالهای پنجاه و هفت سیر می کردم . تا اینکه این افراد یکی یکی به سخن امده ومکنونات قلبی خود را مطرح کردند ..اولین سوالشان این بود که ایا جزء لیست هستی یانه . این سوال را به این خاطر می پرسند تا مطمئن شوند که ایا شما رای می اوری یا نه .دومین سوال انان از شما این است که اسپانسر( حامی مالی ) شما کیست من هم از دنیا بی خبر راست و حسینی می گفتم تنها برای خدمت امده ام و شما هم باید کمک کنید . اسپانسر (حامی مالی ) ندارم چون این کار را قبول ندارم .جز لیست هم نیستم چون می خواهم ازاد فکر کنم . وهیچ لیست جدی هم تاکنون از من دعوت نکرده است عضو ان شوم . بعد می گفتند خوب چقدر پول داری می گفتم اندکی که بتوانم اعلامیه چاپ کنم یکی از انها به طور جدی با تامل در جواب من گفت که خدا هم نمی تواند به تو کمک کند چه رسد به ما . پیش خودم فکر کردم که اینجا هم که داره می شه امریکا هر کس که پول و قدرت داره می تونه به مجلس بره پس سهم نمایندگان مستقل چی می شه . با این وضعیت . افراد مستقل بی پول هر چقدر هم که لایق و کارامد باشند هر گز نمی تونند در این مبارزه نابرابر موفق شوند و این وضعیت تنها یک فرصت سوزی برای ملت و کشور خواهد بود .
پایگاه مرتضی غرقی