غرقی : شان واقعی مجلس و نمایندگان ان در استقلال آنهاست

 

مرتضی غرقی، خبرنگار باسابقه و بین المللی ایران به عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرد. خبرنگار سایت انتخابات ایران در حاشیه این اقدام، گفتگویی با وی انجام داده است که مشروح آن را در زیر می خوانید.

 ـ آقای غرقی شما نامزد نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هستید، فکر می کنید این دوره از انتخابات حضور و مشارکت مردم چگونه خواهد بود؟

 * هیچ کس به طور واقعی نمی تواند بگوید میزان مشارکت مردم در این دوره از انتخابات چگونه خواهد بود؛ اما تجربه نشان داده است که مردم ایران طی سی سال گذشته هیچ گاه صحنه سیاسی کشور را ترک نکرده و نسبت به سرنوشت خود بی تفاوت نبوده اند. به هر حال نتایج این انتخابات بر انتخابات ریاست جمهوری هم تأثیر گذار خواهد بود و جناح اکثریت مجلس می تواند دور بعدی ریاست جمهوری ایران را نیز از آن خود کند که این مسأله در داغ تر کردن تنور انتخابات و دو چندان کردن حضور مردم و مشارکت آنان در انتخابات تاثیر گذار است .. .

 ـ به نظر شما آیا اصلاح طلبان هم به میدان مبارزه خواهند آمد؟

* من یک نکته را عرض کنم که همه گروه ها و احزاب باید در انتخات شرکت کنند اعم از مخالف / منتقد  یا طرفدار دولت و نظام؛ زیرا هر کسی که به آینده ایران می اندیشد و می خواهد ایران در عرصه بین المللی سربلند باشد، باید در این صحنه سیاسی  شرکت کند و نشان دهد که مجلس ایران از مشروعیت سیاسی بالایی برخوردار است. وقتی مجلس از مشروعیت سیاسی بالا بر خوردار باشد؛ قطعاً مصوبات و قوانینی که تصویب می کند از مشروعیت و مقبولیت  سیاسی بالا برخوردار خواهد بود که این قدرت مجلس را به نمایش می گذارد و آن گاه حرف امام  که فرمودند: «مجلس در راس امور است» تحقق خواهد یافت.

من وقتی در آمریکا بودم و از دور مسائل داخلی ایران را رصد می کردم، می دیدم که حضور پرشور مردم در پای صندوق های رأی تا چه حد در نوع رفتار و گفتمان  و برخورد غربی ها در مورد ایران تأثیر دارد. این را به خاطر بسپاریم که وجود یک مجلس  قوی و دولت قدرتمند در کشور که از پشتوانه مردمی بالا برخوردار باشد،  در صحنه بین المللی، بهتر می تواند از حقوق و منافع ملی ایران دفاع کند و غربی ها و جامعه بین المللی  بر همین مبنا در مذاکراتشان  با نمایندگان ایران مذاکره می کنند؛ بنابراین، حتی کسانی که مخالف هستند نیز باید در انتخابات شرکت کنند؛ چون نتایج مثبت یا منفی این حضور و عدم حضور، همه ملت ایران را در بر می گیرد و منافع ملی را تحت تاثیر قرار می دهد.

 ـ برخی از گروههای اصلاح طلب تمایل جدی از خود نشان نداده اند که در انتخابات حضور داشته باشند، نظر شما در این مورد چیست؟

* اگر این گروهها واقعاً اصلاح طلب باشند، باید از این انتخابات به عنوان یک فرصت، هم برای خود و هم برای ملت استفاده کنند و در صحنه انتخابات حضور یابند؛ شرکت نکردن آنها در انتخابات فرصت حضور در صحنه سیاسی  را از آنان خواهد گرفت و آنان بیشتر منزوی خواهند شد و مشارکت مرمی در انتخابات را کاهش خواهد داد که این به نفع آنان و ملت ایران نخواهد بود. البته این را به یاد داشته باشیم که قطار انقلاب در حال حرکت است، هر کسی به هر دلیلی از آن پیاده شود، جا خواهد ماند و فرصت خدمت به کشور و ملت را از دست خواهد داد؛ بنابراین من امیدوارم که همه گروهها، علی رغم تضاد ها و انتقاداتی که به یکدیگر یا احتمالاً به دولت دارند، باید آنها را نادیده بگیرند و در انتخابات شرکت کنند؛ چون این انقلاب  و ارزشهای آن متعلق به یک جناح  یا حزب خاصی نیست؛ انقلاب و ارزشهای آن  متعلق به همه مردم ایران است و هیچ حزب و گروهی حق دارد آن را به سود خود  مصادره یا آن را نفی کند .

 ـ چرا به صورت مستقل شرکت کردید؟

من معتقدم که شان مجلس  و نمایندگان ان در استقلال انهاست.اگر این استقلال بخاطر قید و بند های حزبی و تشکیلاتی محدود شود انگاه به جایگاه مجلس لطمه وارد خواهد شد .  نماینده ای که مستقل باشد، استقلال رأی بیشتری هم خواهد داشت و این مسأله مرا واداشته که مستقل به صحنه  انتخابات  بیایم. البته اگر یک گروه بعداً تمایل داشته باشد نام مرا در لیست خود بگذارد و من هم ان را قبول کنم  این امر استقلال رأی مرا نفی نخواهد کرد . اصولا دیدگاه من فراجناحی و فراحزبی است و منافع ملی و منافع نظام برای من اولویت دارد، نه منافع یک جناح یا حزب خاص؛ چون به هر حال ما به عنوان خدمتگذار ملت وارد مجلس می شویم  و باید از حقوق آنان دفاع کنیم . هر عاملی که مانع از انجام این وظیفه شود قطعا  ما را مدیون ملت خواهد کرد!

 ـ شما معتقدید که مجلس باید تقویت شود، چگونه؟

* این حرف من نیست؛ بلکه فرموده امام راحل است که فرمودند «مجلس در رأس امور است» و واقعاً هم باید همین طور باشد. چون وظایفی که برای مجلس در نظرگرفته شده، این نهاد را در رأس امور قرار داده و هر کسی یا گروهی که آن را نفی کند، به منافع ملی و قانون اساسی این کشور خیانت کرده و حق نامزدی در انتخابات ندارد؛ اما این که آیا این مجلس توانسته  به وظایف خود عمل کند یا نه، بحثی جداگانه است که باید بررسی بیشتری صورت گیرد. در آمریکا و دیگر کشورهای غربی، تمام قدرت در مجلس متمرکز شده و دولت عملاً نمی تواند تصمیم جدی از خود بگیرد و این در روابط کنگره آمریکا با دولت اوباما کاملا مشهود است و عملا دولت کاره ای نیست و در تمامی تصمیمات مهم ملی و بین المللی این خواسته کنگره آمریکاست که محقق می شود، نه دولت آمریکا. به نظر من این شیوه مناسبی است؛ چون عقل جمعی بهتر از تصمیم فردی کار می کند و عموماً دولت ها  در غرب برای پیشبرد اهداف خود باید خود را با  سیاست کنگره و پارلمانها هماهنگ کنند و من برای اجرای این طرح نظر ویژه ای دارم که انشاءاله در صورتی که به مجلس بروم، آن را تقدیم ملت خواهم کرد تا شاید بخشی از دین خود به شهیدان گرانقدر ـ که همه چیز ما از آنان است ـ را ادا کنم.

 ـ طرح شما برای مجلس آینده چیست؟

* اجازه بدهید  تا اوضاع انتخاباتی بیشتر روشن شود، آن گاه دیدگاه های خود را بهتر اعلام خواهم کرد؛ اما به طور قطع و یقین آنها طرح هایی خواهد بود که مورد استقبال مردم و اعضای مجلس وهمچنین مقام معظم رهبری قرار خواهد گرفت .

 ـ شما فکر می کنید در این شور و جنجال سیاسی و انتخاباتی، مردم به شما به عنوان نماینده مستقل رأی خواهند داد؟

* برای من انجام وظیفه مهم تر از نماینده شدن است. من با این توانایی و تجربه ای سی  ساله  به میدان آمده ام. حال این مردم تهران هستند که باید بین من و رقبای من، یکی را انتخاب کنند و این حق، متعلق به مردم است؛ و اینجاست که دمکراسی تحقق می یابد؛ چون مردم خودشان مستقیماً خدمتگذارشان را انتخاب می کنند؛ بنابراین، من به مردم عرض می کنم  در انتخاب نمایندگان خود دقت کنند  و افراد متخصص  که متعهد به ارزش های ملی و مذهبی هستند و ادامه دهنده راه امام و شهدا را انتخاب کنند و به عملکرد گذشته آنان توجه داشته باشند و فریب شعارهای آنان را نخورند! من در نهایت، اگر انتخاب شوم یا نشوم، در هر جا که باشم از میزان خدمتگذاریم به ملت ایران کم نخواهم گذاشت.   

www.ghoroghi.ir 

 

لیست جهادگران ایران اسلامی

 

سیدمحمود علوی ابراهیم انصاریان، مهدی شیرکوند، حسن غفوری‌فرد، سیدحسین هاشمی، مرتضی غرقی و وهاب عزیزی تاکنون در لیست جهادگران ایران اسلامی  قرار دارند

 

دبیر کل ائتلاف جهادگران ایران اسلامی در نشستی خبری، مواضع و برنامه‌های این تشکل برای انتخابات مجلس را تشریح کرد.

به گزارش شبکه ایران وهاب عزیزی در این نشست خبری تاکید کرد: ائتلاف جهادگران ایران اسلامی متعلق به اصولگرایان میانه‌رو است و به سایر اصولگرایان توصیه کرد که به منشور اصولگرایی پایبند باشند و در عین وحدت برای شرکت در انتخابات به فعالیت‌های گروه خود بپردازند.

عزیزی با بیان این‌که «جهادگران ایران اسلامی تلاش دارند در تهران یک لیست کامل ارائه دهند و در سایر شهرستان‌ها نیز لیست کامل داشته باشد» گفت: فرمایشات مقام معظم رهبری برای ما نصب‌العین خواهد بود و در عین حال از کسانی که در مجلس هشتم جرأت انتقاد داشته‌اند استفاده خواهیم کرد.

وی افزود: به باور ما مجلس بدون انتقاد و یک صدا شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست و باید در مجلس پتانسیل، ظرفیت و توانایی نقد منصفانه وجود داشته باشد.

دبیر کل ائتلاف جهادگران ایران اسلامی خاطرنشان کرد: علاوه بر این‌که در تهران لیست کامل ارائه خواهیم داد رایزنی‌هایی در سراسر کشور انجام داده‌ایم و تاکنون ۱۵۰ نفر در کل کشور برای لیست خود انتخاب کرده‌ایم.

دبیرکل ائتلاف جهادگران ایران اسلامی با بیان این‌که «سیدمحمود علوی در صدر لیست این گروه قرار خواهد داشت» تصریح کرد: این کار به دلیل نشان دادن تبعیت ائتلاف جهادگران ایران اسلامی از روحانیت و مرجعیت است.

وی در ادامه گفت: ابراهیم انصاریان، مهدی شیرکوند، حسن غفوری‌فرد، سیدحسین هاشمی، مرتضی غرقی و وهاب عزیزی تاکنون در لیست ما قرار دارند و تلاش می‌کنیم که این لیست را در روزهای آینده کامل کنیم.

عزیزی ادامه داد: پایگاه جهادگران ایران اسلامی از ابتدای فعالیت که از هشت سال پیش شروع شده است در مناطق جنوبی و حاشیه‌ای تهران بوده است و این ائتلاف شگفتی‌ساز می‌شود.

وی شعارهای این ائتلاف برای انتخابات را ولایت‌پذیری، اخلاق اسلامی و حرکت جهادی ذکر و عنوان کرد: ما معتقدیم اگر در کشور ولایت پذیری وجود داشته باشد، شاهد تخلفاتی مانند اختلاس نخواهیم بود و در عین حال رعایت اخلاق اسلامی باعث می‌شود که آبروی افراد حفظ شود و فضای بحث و رقابت دوستانه باشد و در عین حال فرهنگ جهاد که جزئی از فرهنگ شیعه است باعث می‌شود ایثار و از خودگذشتگی برای رسیدن به اهداف وجود داشته باشد.

عزیزی ادامه داد: جهادگران ایران اسلامی در انتخابات مجلس نهم دو هدف را دنبال می‌کنند، یکی تلاش برای مشارکت گسترده مردم و دوم به دست آوردن کرسی‌های بیشتر در مجلس، اما در نهایت نتیجه انتخابات هر چه باشد ما جشن خواهیم گرفت.

وی در پایان درباره وابستگی این جریان به سایر جریان‌ها گفت:‌ جهادگران ایران اسلامی تعدادی از نیروهای کشور هستند که از بطن جامعه برخاسته‌اند و ضمن احترام به همه گروه‌ها و جریان‌ها با هیچ کدام ارتباط تشکیلاتی ندارد و تنها در چارچوب قانون اساسی و رهنمود‌های امام خامنه‌ای فعالیت می‌کنند.  

 

www.ghoroghi.ir

لوئیس فراخوان رهبر امت اسلام در امریکا

 

لوئیس فراخوان رهبر مسلمانان امریکا  : چرا آنها کمیته مستقلی برای تحقیق در مورد یازده سپتامبر  تعیین نکردند ؟

اگر بسیاری از مردم چنین اعتقادی دارند ما نباید نظریه توطئه را نادیده بگیریم . زمانیکه جرج بوش می خواست به عراق حمله کند چندین ادعا مطرح کردند . وقتی از مردم امریکا درباره حمله به عراق سوال می شد بیش از هفتاد درصد انها از حمله حمایت می کردند اما جنگ شروع شد و بعدها همه متوجه شدند بوش ، کالین پاول ،کاندولیزا رایس ، رامسفلد و دیک چنی همگی دروغ گفته اند و فرزندان امریکا را به کام مرگ فرستادند . این یک توطئه بود و من معتقدم ما باید به عنوان مسلمان چشمان خود را باز کنیم . من اظهارات غیرمسئولانه عنوان نمی کنم بلکه خواستار جواب هستم و ملت امریکا نیز مستحق دریافت این جوابهاست . 

   

www.ghoroghi.ir

خاطرات ناگفته غرقی از مرگ قذافی

 

من و گروه خبری قبل از سقوط سرت در این شهر با انقلابیون زندگی می کردیم  .در مدت اقامت در این منطقه.. فیلم و گزارش های خبری مفصلی تهیه کردیم .که بخشی از انها از تلویزیون پخش شد . شرایط زندگی درسرت بسیارسخت بود و ما مجبور شدیم برای استراحت گروه خبری به طرابلس برگردیم پس ازاینکه به طرابلس بر گشتیم دو روز بعد سرت سقوط کرد .برای بار دوم اجبارا به سرت رفتیم حدود شش صد کیلومتررانندگی کردیم و ساعت سه بعدازظهرهمان روز به محل در گیری رسیدیم .

. کاروان قذافی که شامل ده اتومبیل بود توسط نیروهای ناتو بمباران شده بود . بمب های استفاده شده توسط ناتو حاوی اورانیوم ضعیف شده بود که قدرت انفجاری و تخریبی چند برابر دارد . یکی از انقلابیون که در حوالی محل حضور داشت و صحنه بمباران و دستگیری قذافی را دیده بود به من گفت یک گروه کماندوئی که به زبان انگلیسی صحبت می کردند از سه روز قبل از سقوط سرت  به اینجا امده بودند. من نمی دانستم که اینها اینجا چه می خواهند .بعدا  روز درگیری همانها را در محل دیدم . معلوم بود ناتو با یک بر نامه از پیش تعیین شده دراین مکان حضور یافته بود تا بتواند زنده یا مرده  قذافی را دراختیارداشته باشد . این فرد انقلابی تاکید می کرد بمباران ناتو به قدری شدید بود که طی هشت ماه در گیری در سرت چنین صحنه ائی  را ندیده بودم . نیروهای کماندوئی  که از قبل در محل حضور داشتند بلافاصله بعد از بمباران  به سمت محل  بمباران رفتند همه اتومبیل ها در اتش می سوخت و تکه های اعضای بدن همراهان قذافی در بین اتومبیلها و در گوشه و کنار کاروان پراکنده شده بود . یکی دیگر از انقلابیون می گفت بعد از ااولین مرحله بمباران برخی از افراد توانسته بودند  از اتومبیلها  فرار کنند که مجددا مورد هدف قرار گرفته بودند و اعضای بدن انها به  صد متری محل بمباران پرتاب شده بود. واتومبیل قذافی هم بخاطر ضد گلوله بودن جان او و محافظش را نجات داده بود .از اینرو سرهنگ و رئیس محافظانش زنده مانده وبه محلی در همان منطقه فرارکرده و درزیر پلی در یکی از لوله های فاضل اب که در پانصد متری محل حادثه قرار داشت پناه گرفته بودند .  دقایقی بعد انقلابیون  سر رسیده وانها را از لوله فاضل اب بیرون کشیده و دستگیر کردند .  موج انفجار قذافی را بهت زده  کرده بود و از ناحیه پا هم مجروح شده بود . او مرتب پرت و پلا  می گفت  به ما می گفت من مثل پدر شما هستم . من برای لیبی زحمت کشیده ام چرا مرا کتک می زنید . او همواره سراغ سیف الاسلام را می گرفت .قذافی به هنگام دستگیری  یک موبایل  ماهواره  و یک کلت طلائی  به همراه داشت که انقلابیون هر  دو را از او گرفتند ساعت نه بامداد پنج شنبه بود  برای اولین بار موبایل سرهنگ زنگ زد و یکی از انقلابیون  که گوشی موبایل قذافی را در اختیار داشت گفت بفرمائید . دخترش  عایشه پشت خط بود روزانه او با  پدرش  چند بار صحبت می کرد تا در جریان اوضاع  قرار گیرد . اینبار یک انقلابی بجای سرهنگ گفت بله بفرمائید او فهمیده بود پدرش پشت خط نیست .گفت گوشی را بده به پدرم فرد انقلابی برای اولین بار خبر دستگیری سرهنگ را به دخترش عایشه داد و گفت شوف شیفر مات / یعنی موفر فری  مرد . از این به بعد ملت لیبی حاکم این کشور هستند نه پدر دیکتاتور تو. عایشه با چند فحش رکیک گوشی را قطع کرد . بعداز حدود یک ساعت قذافی را برای معالجه به بیمارستان مصراته که حدود دویست و پنجاه کیلو متری  سرت واقع شده است منتقل کردند . همه تلاش گروه کماندوئی این بود که فیلمبر داران رسانه ها ازماجرای دستگیری قذافی بوئی نبرند چون اگر خبر نگاران در محل حضور می یافتند ازبین بردن قذافی بسیار دشوار می شد .فرد انقلابی نقل می کرد در ان لحظه قذافی می گفت مرا به ناتو تحویل دهید چون انها به من قول  داده اند که از جان من محافظت کنند . انفلابیون می خندیدند و می گفتند ما خودمان تو را نجات می دهیم  البته نه از مرگ بلکه از زندگی .. خلاصه انقلابیون به کمک نیروهای کماندوئی قذافی را به مصراته بردند و بعد از ان معلوم نشد که چه بلائی بر سر او اوردند .

 

بخشی از خاطرات غرقی در سفر به لیبی    

 

www.ghoroghi.ir 

نامه اوباما شگرد تبلیغاتی دمکراتهاست

 

درحقیقت  این نامه نتیجه وبازتاب قدرت نمائی نظامی ایران در منطقه است واین اقدام بار دیگراثبات کرد که درمقابل امریکا و غرب باید از موضع قدرت وارد عمل شد

  این روزها نامه اوباما به ایران یکی ازخبرهای بحث انگیزدرمحافل سیاسی ایران وامریکا بوده است .اگرچه هنوز جزئیات این نامه  منتشر نشده اما گفته می شود امریکا در این نامه ازیک سواعلام کرده است که بسته شدن تنگه هرمز خط قرمز امریکاست و ازسوی دیگر خواستارمذاکره با ج اا  شده است . این نامه درحالی ازسوی مقامات امریکائی به ایران ارسال شده است که ایران مانورقدرتمند نظامی خود را اخیرا درمنطقه برگزار ودر مورد اقدامات یکجانبه امریکائی هاعلیه ایران شدیدا هشدار داده بود.درحقیقت  این نامه نتیجه وبازتاب قدرت نمائی نظامی ایران در منطقه است واین اقدام بار دیگراثبات کرد که درمقابل امریکا و غرب باید از موضع قدرت وارد عمل شد تا انها حقوق ملت ایران را محترم بشمارند .درعین حال نامه اوباما به ایران از یک طرف چنگ و دندان نشان دادن دولت امریکا به ایران است تا بتواند نظرلابی اسرائیل را به سوی خود جلب  کند وازسوی دیگرمطرح کردن موضوع مذاکره با ایران نیز با هدف کسب موفقیتی اندک درسیاست خارجی است تا بتواند ارائ بیشترمردم امریکا را بسوی خود جلب کند .

همچنین دستورالعمل کنگره امریکا به پنتاگون مبنی بر انعقاد توافق نامه دریائی با ایران نیز با هدف حل مشکلات دو کشورطراحی نشده بلکه انان قصد دارند با این اقدام حیطه عمل ایران در تنگه هرمزرا به نفع خود محدود کنند و ایران را در گیر و بست های قوانین بین المللی قراردهند  . بنظرمی رسد که اینبار نیز اقدامات اوباما و کنگره همچون گذشته یک شگرد تبلیغاتی است که بیشترخوراک تبلیغاتی داخلی دارد . زیرا اصولا موضوع رابطه با ایران در اختیار کنگره است نه رئیس جمهوربنابر این اگربهبود روابط دو کشورخواست واقعی نظام حاکم بر این کشوراست کنگره نیز باید دراین عرصه وارد شده و نامه های اوباما را تائید کند و تضمین های لازم را به ایران بدهد .. بعد از انقلاب اسلامی در تاریخ روابط دو کشورامریکا ئی ها هیچگاه مذاکره با ایران را برای بهبود روابط نخواسته اند بلکه مذاکره را برای تحمیل خواسته های خود به ایران ویا استفاده تبلیغاتی مطرح کرده اند . وهرگاه نتوانسته اند در مذاکرات با ایران به اهداف دلخواه خود برسند ان را به طور یک جانبه قطع کرده اند . اما درعین حال با فرض محال اگرامریکا در رفتارش تجدید نظر کرده باشد . ابتدا باید به حقوق منطقه ائی و بین المللی ایران احترام گذاشته و انها را به رسمیت  بشناسد که قبول حقوق صلح امیز هسته ائی ایران ورفع تحریم های یکجانبه ابتدائی ترین انهاست .

 

مرتضی غرقی

 

 

www.ghoroghi.ir  

آیا لیبی به سوی ایجاد یک حکومت اسلامی می‌رود؟

 

قیام‌های مردمی در کشور‌های اسلامی تفاوت‌های چشمگیری دارند، به گونه‌‌ای که در برخی از آنها همچون تونس و مصر با دخالت آمریکا و کشور‌های غربی، ایجاد یک تحول جدی شدنی نشد و با ایجاد یک رفرم سطحی، مسیر واقعی خیزهای مردمی را آرام سرکوب کردند.
اما در برخی از کشور‌ها همچون لیبی به دلیل منافعی که غربی‌ها از برانداری حکومت قذافی داشتند، با انقلابیون همراه شدند و این رژیم را به دست انقلابیون سرنگون کردند.
هرچند خیزش‌های مردمی منطقه اهداف گوناگونی را پیگیری می‌کند، اصلی‌ترین خواسته آنها اجرای احکام الهی در سیستم حکومتی و ایجاد یک حکومت مردمی با در نظر گرفتن ارزش‌های اسلامی است و مهمترین دلیل این ادعا این است که سردمداران این خیزش‌های مردمی، گروه‌های اسلامی هستند.
اما اینکه آیا انقلاب مردمی در لیبی به ایجاد یک حکومت اسلامی منجر خواهد شد یا نه، پرسشی است که باید با بررسی دقیق اوضاع کنونی لیبی به آن پاسخ داد.
برای پاسخ به این پرسش، نخست باید دیدگاه‌ها و نگرش‌ها سیاسی و ایدئولوژیکی در درون اعضای شورای انتقالی و دولت موقت بررسی شود.
شورای انتقالی مهمترین عنصر تصمیم‌گیر در ساختار حکومتی لیبی متشکل از پنجاه و یک نفر است که سه گروه گوناگون فکری را در خود جای داده است؛ گروه نخست، لیبیایی‌های خارج‌نشینی که به علل گوناگون، جلای وطن کرده بودند و اکنون به لیبی بازگشته‌اند. این گروه شامل افرادی همچون «الکیب»، نخست وزیر دولت موقت و برخی از فعالان سیاسی و اقتصادی هستند که با ترغیب و حمایت غرب به لیبی بازگشته‌اند. آنها عمدتا بدون تفکر سیاسی بوده و بیشتر تکنوکرات هستند و با یک حکومت ایدئولوژیک، موافقت چندانی ندارند.
گروه دوم همکاران سابق قذافی هستند که هر یک از آنان سالها با رژیم قذافی همکاری داشته‌اند؛ افرادی همچون «مصطفی عبدالجلیل»، «محمد علاقی» و «محمود جبریل»، نخست وزیر سابق شورای انتقالی از این گروه بوده و مورد حمایت غرب هستند و اعتقادی به بر قراری حکومت اسلامی ندارند.
و اما گروه سوم، اسلام‌گرا‌هایی هستند که با نگرش‌های گوناگون در شورای انتقالی فعالیت دارند. برخی از آنان وابسته به اخوان المسلمین، برخی دیگر وابسته به تفکرات تند سلفی‌ها و برخی دیگر، مسلمانان میانه‌روی هستند که با انگیزه‌های مذهبی در پی جایگزین کردن قوانین اسلامی در ساختار حکومتی لیبی هستند؛ افرادی همچون عبدالحکیم بلحاج و صلابی که گفته می‌شود، مورد حمایت قطر هستند و یا سامی سعدی و چندین شخصیت انقلابی دیگر، از جمله گروه‌هایی هستند که با حضور طرفداران غرب در شورای انتقالی موافقت چندانی ندارند و خواستار حذف لیبرال‌ها و قدرتمند شدن اسلام‌گرا‌ها در لیبی هستند.
شیخ «صادق الغریانی»، مفتی تبعیدی لیبی که طرفداران بسیاری در این کشور دارد و مدت‌ها پیش به انگلستان مهاجرت کرده بود و اکنون به لیبی بازگشته، داعیه برقراری حکومت اسلامی را در لیبی دارد.
«عبدالله ناکر» انقلابی دیگری که میانه‌روست و طرفداران زیادی در میان انقلابیون دارد؛ وی از دیگر عناصر تأثیرگذار در حکومت آینده لیبی است و نیز گفته می‌شود، فردی اسلامگرا و مستقل و میانه‌روست.
طیف گروه‌های اسلامی اعم از تندرو‌ها و میانه‌رو‌ها، یک طرف این معادله سیاسی هستند و انگیزه جدی در برقراری حکومت اسلامی در لیبی ندارند و در عین حال، هیچ یک از آنها تشکیلات منسجم سیاسی نیز ندارند و قواعد بازی سیاسی را هم نمی‌دانند.
اما در مقابل آنها، گروه‌های غیر مذهبی و لائیکی هستند که از حمایت‌های فکری و تشکیلاتی غرب برخوردارند. آنان برای سرنگونی قذافی به انقلابیون کمک‌های فکری، لجستیکی و مالی کرده‌اند و اکنون دنبال سهم‌خواهی از انقلاب لیبی‌ا‌ند.
آنان هرگز به حکومت اسلامی در لیبی تن نمی‌دهند، چرا که ایحاد یک حکومت اسلامی مطلوبشان نیست. از سوی دیگر، هرچند مردم لیبی مذهبی هستند و بر استفاده از قوانین اسلامی در حکومت آینده لیبی تأکید دارند، وقتی با آنها صحبت می‌شود، خود نیز نمی‌دانند که چه می‌خواهند؛ بنابراین، مشکل اصلی مردم لیبی، ناآگاهی سیاسی نسبت به تفاوت حکومت‌ها و نگرش‌های سیاسی است.
وقتی من در تاکسی و کوچه و بازار با مردم لیبی سخن می‌گویم و از آنان می‌‌پرسم که خواستار چه نوع حکومتی هستید، صریح به من می‌گویند: حکومتی دمکراتیکی که اسلام در آن دخیل باشد و مانع از دیکتاتوری جدید در این کشور شود. پس از آن، بلافاصله همگی آنها از نوع حکومت طالبانی در افغانستان تبری می‌جویند و جالب اینکه آنهایی که از آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی بیشتری برخوردارند، مدل حکومتی «ج.ا.ا» را مد نظر دارند، ولی عامه مردم بیشتر روی حکومتی همچون مدل ترکیه فکر می‌کنند، چون بیشترشان تحت تأثیر تلویزیون «العربیه» و «الجزیره» هستند.
در عین حال، کشور‌های اروپایی و آمریکایی، تلاش‌های فرهنگی گسترده‌ای را در لیبی آغاز کرده‌اند تا بتوانند نظر مردم لیبی را از ایجاد یک حکومت اسلامی منحرف کنند.
محمود جبریل، نخست وزیر سابق شورای انتقالی ـ که طرفدار ایجاد یک حکومت غیر مذهبی در لیبی است و به تازگی از سمت خود کناره‌گیری کرده ـ در یک کنفرانس خبری، آشکارا گفت که در پی ایجاد یک جامعه مدنی در لیبی است و این کار را با آموزش جوانان و زنان لیبیایی اغاز خواهد کرد.
در راستای اجرای این سیاست، کشور‌های غربی هم با فرستادن نمایندگان سازمان‌های غیر دولتی [ان جی او] به طرابلس و دیگر شهر‌های بزرگ لیبی، تلاش جدی برای آموزش اصول لیبرالیسم و تشکیل جامعه مدنی مورد نظر خود آغاز کرده‌اند که نمونه آن، برپایی یک کنفرانس زن در طرابلس بود که اهداف لیبرالیستی و فمنیستی را دنبال می‌کرد؛ بنابراین، در هشت ماه آینده که انتخابات مجلس قانونگذاری در لیبی برگزار می‌شود، مردم سخن پایانی خود را خواهند گفت و با انتخاب نمایندگان خود، نشان خواهند داد که خواستار چه نوع حکومتی هستند.

 

مرتضی غرقی  هفتم اذر ۱۳۹۰ 

 

www.ghoroghi.ir 

از امام موسی چه خبر

 

چندی پیش هم یکی از زندانیان زندان ابوسلیم در طرابلس ادعا کرده بود که پانزده سال پیش، او در پشت درب یکی از سلول‌ها، نام امام موسی صدر را دیده است؛ اما…

شاید پیش‌بینی می‌شد با سقوط قذافی، موضوع ناپدید شدن امام موسی صدر نیز آشکار شود، اما هنوز هم از امام موسی صدر خبری نیست.

در کنار اخباری که همچنان بر زنده بودن ایشان تأکید دارند، برخی شنیده‌ها حاکی از آن است که او پس از شهادت در بیابان‌های «سبها» در جنوب لیبی دفن شده و برخی دیگر می‌گویند، او را به دریا انداخته‌اند و ده‌ها خبر غیر موثق دیگر… .
این باره، «مرتضی غرقی» خبرنگار واحد مرکزی خبر در گزارش خود از لیبی اورده است

بنده از آغاز ورود به لیبی تاکنون در هر مصاحبه‌ای که با مقامات لیبیایی داشته‌ام، یکی از پرسش‌هایم درباره سرنوشت امام موسی صدر بوده است و هر یک از آنها به فراخور مسئولیت و اطلاعاتی که دارند، به من پاسخی داده‌اند.
«ابراهیم البراثی»، عضو شورای انتقالی و معاون وزیر کشور لیبی در پاسخ به این پرسش گفت: از نظر ما، امام موسی صدر و دو همراه او به شهادت رسیده‌اند و ما در صدد هستیم با ارایه مدرک این ادعا را اثبات کنیم.
«احمد العباء»، عضو شورای انتقالی نیز در این زمینه به من گفت: واقعیت این است که این اطلاعات در اختیار قذافی و اطرافیان نزدیکش بوده و کمتر کسی از آن آگاهی دارد، ولی ما به عنوان یک اصل انسانی و اسلامی به شدت پیگیر آن هستیم.

عمر حریری»، نماینده ارتش در شورای انتقالی که پیشتر از اعضای افسران آزاد و از نزدیکان قذافی بوده نیز گفت: ما در صدد به دست آوردن اطلاعات دقیق در این باره هستیم، ولی شهادت امام موسی صدر برای ما اثبات شده است.

«دکتر عبدالحفیظ»، معاون «عبدالجلیل»، رئیس شورای انتقالی لیبی هم در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: ما کمیته‌ای را برای پیگیری وضعیت مفقودین تشکیل داده‌ایم و موضوع امام موسی صدر در اولویت کاری این کمیته است.

چندی پیش هم یکی از زندانیان زندان ابوسلیم در طرابلس ادعا کرده بود که پانزده سال پیش، او در پشت درب یکی از سلول‌ها، نام امام موسی صدر را دیده است، ولی وقتی به آنجا مراجعه شد، از آن اثری نبود.

 از سویی، گفته می‌شود «محمد علاقی»، وزیر دادگستری لیبی که اکنون در شورای انتقالی است، باید از این موضوع اطلاعات بیشتری داشته باشد.
همچنین «موسی کوسا»، وزیر خارجه پیشین لیبی که اکنون در قطر است، می‌تواند یکی از کسانی باشد که مورد سوال قرار گیرد. البته «منصور الضو»، رئیس محافظان و گارد امنیتی قذافی که به اسارت انقلابیون درآمده نیز می‌تواند در این زمینه اطلاعات مناسبی ارایه کند.
واقعیت این است، کسی از امام موسی صدر خبر متقنی ندارد که بتوان آن را به طور جدی پیگیری کرد. گویا باید سراغ کسانی رفت که در آن زمان در لیبی مسئولیت‌های امنیتی ـ نظامی و سیاسی داشته‌اند. باید به سراغ پرونده‌های وزارت اطلاعات و امنیت آن دوران رفت و شاید هم پرونده او با نام مستعاری ثبت شده باشد.

دو هفته پیش هم در این ارتباط یک هیأت سیاسی متشکل از وزارت خارجه لبنان، حزب امل و یک کارشناس جنایی از لبنان به طرابلس آمدند و با مقامات شورای انتقالی مذاکره کردند. من با معاون هیأت دیدار کردم و از وضعیت کار جویا شدم. او گفت هنوز خبر جدی به دست نیامده و سرانجام هیأت مذکور پس از سه روز بدون دستاورد مهمی لیبی را ترک کرد.

گفتنی است، «عبدالسلام جلود»، معاون سابق قذافی قطعا یکی از کسانی است که می‌تواند اخبار درست‌تری ارایه کند. «عبداله السنوسی» وزیر اطلاعات فراری رژیم قذافی و یا وزرای اطلاعات قبلی هم می‌توانند در این زمینه کمک کنند.

به هر حال، پس از بررسی این اطلاعات دریافت شده، تا این لحظه کسی از امام موسی صدر و دو همراهش خبر موثقی ندارد، زیرا قذافی اطلاعات مربوط به امام موسی صدر را تنها در حلقه محدودی از اطرافیان خودش محصور کرده بود و کمتر کسی از این ماجرای مهم آگاه است  

 

مرتضی غرقی لیبی /طرابلس

تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۰    

www.ghoroghi.ir